چند روز پیش ویدیویی در وبلاگ محمدجعفر مصفا منتشر شد که در آن، حکایت "علی بهانه‌گیر" را ایشان نقل می‌کند و ارتباط آن با ذهن دائماً بهانه‌گیر ما را بیان می‌کند. این حکایت دو جنبه و وجه تشابه با وضعیت ما دارد: یکی همینکه ذهن از هر چیزی بهانه‌ای می‌سازد برای ناآرام بودن و احساس کمبود، نقص و بدبختی کردن، و دوم و مهمتر اینکه ذهن، خود را آن کسی می‌پندارد که نیست! و برای آن کسی که نیست، غصه می‌خورد! یعنی اصلاً او سید نیست، ("حسن آقا" نیست!) ولی خودش را سید می‌پندارد و برای جد نداشته‌اش غصه می‌خورد!